سجادعزیزدل مامان وباباسجادعزیزدل مامان وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

سجادمامان

بازم دلهره

سلام پسرم دیروز صبح که از خواب پاشدم با این صحنه روبرو شدم وای خدا چرا اینطوری شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چند روزی بود که به خاطر استفاده از پماد صورتت بهتر شده بود ولی دیروز دوباره دور لبت پر از دانه های قرمز شده بود از دیروز مدام باخود فکر میکردم چه چیز باعث این اتفاق شده ولی به نتیجه نرسیدم تا اینکه صبح رفتیم دکتر پوست که بازم حرفای همیشگی زد میگه اگزما درمان نداره فقط تحمل کنید تا یک سالگی خوب میشه خدا کمک کن پسرم هر چه زودتر خوب بشه.آمین ...
12 ارديبهشت 1393

شیرین کاری پسملی2

داره تلویزیون نگاه میکنه پاهاشو روی هم انداخته واه واه اینم ژستایی که در خواب میگیره چند روزه این یه لاخ از موهات رفته در هوا وبه هیچ وجه حاضر نیست بیاد پایین سجاد درحال جنگ با مگس ها اینم گل پسری با لباس جدید یادتونه سجاد رو زیر گل کردیم بعدش گلها رو خشک کردم نگاه کنید چه خوشکله نمیخوام تبلیغ کنما !!!از تلویزیون بسته هوشان تبلیغ میکرد از تولد تا 5سالگی که ما مشتاق شدیم برای پسری خریدیم خیلی مطالبش مفیده !!!! راستی پسرم تو خیلی قدمت پر برکت بوده امروز فهمیدم توی فامیل 9نفر حامله اند وقراره نی نی بیارن یکی از ا...
12 ارديبهشت 1393

غذا خوردن سجادم

سلام پسملی... عزیزتراز جانم چندروز پیش تصمیم گرفتم که دیگه غذادادن بهت روشروع کنم البته وقتی 4ماه ونیمه شدی شیره کشیده بادام و کمی آب هندونه کمی آب طالبی بهت میدادم  الان که 5 ماه ونیمه هستی حریره بادام اولین غذای کمکی برای شما تهیه کردم که شما چندان استقبال نکردی  مراحل تهیه حریره: مواد اولیه:آرد برنج/بادام رنده شده/نبات واما بعد.... نوش جان عزیزم. ...
12 ارديبهشت 1393

پنجمین ماهگرد

سلام پسرکم در ابتدا پنجمین ماهگردت رو بهت تبریک میگم و میخوام کارایی رو که تا این لحظه انجام میدی رو واست بگم... چند روز پیش به خاطر جوشای صورتت رفتیم دکتر که ی پماد برات نوشت وگفت گل پسرتون اگزما داره ما پماد رو گرفتیم من بروشور داخل جعبه رو در آوردم تا بخونم که شما از من گرفتید تا خودتون بخونید وبیشتر سر در بیارین چه با دقت!!!!!!!!!!!!! تازگی ها کم کم میغلتی تا به پشت میشی وبعد صدات در میاد چون دستات رو نمیتونی از زیر خودت بیاری بیرون اینجا هم که بدون کمک نشستی ناگفته نماند این لباس تابستونی رو خاله مهدیه از قم برات سوغات آورده دستش درد نکنه یه کار جدیدت اینه که وقتی سوار راهرو...
2 ارديبهشت 1393

گل ریزان کردن پسملی

سلامی دوباره... عزیزدلم امروز بعد از اینکه شما رو از حموم بیرون آوردیم گل بارونتون کردیم.مادر جان از همسایه ها گل محمدی گرفته بود آخه میگن اگه بچه کوچیک رو زیر گل کنن وقتی بزرگ شد وخواست گل بو کنه دیگه سرش درد نمیگیره وچون گلها پر از لولو بود اونا رو داخل دستمالی ریختیم وروی صورتت پهن کردیم.   برگل رخسار محمد(ص)صلوات. ...
29 فروردين 1393

زیارت کردن پسملی

سلام به پسر قندوعسلم کوچولوی من دیروز شما رو برای دومین بار شما روبردم امام زاده خدیجه خاتون این بانوی بزرگوار از خواهران آقا امام رضا میباشد.زیارت قبول سجادم ...
29 فروردين 1393

سال 1393مبارک

ز پروردگارم!از تو میخواهم امسال فرزندم  به قلم تدبیرتو ای نقاش بی همتا چنان زیبا نقش ببندد که طبیعت به تماشای شکوهش بایستد نو بهارت شاد باد..   سلام گل  پسری اولین نوروز زندگیت رو بهت تبریک میگم وبرای همه مخصوصا شما وبابایی سالی پر از شادی وسربلندی رو آرزو مندم ما امسال سفره هفت سین رو توی خونه خودمون انداختیم راستش دوست  داشتم سه تایی کنار هم باشیم واینم سفره هفت سین با سلیقه مامان.   راستی ما امسال یه سین دیگه هم داشتیم که گل پسرم سجاد بود واما از عیدی گرفتنت بگم ...
9 فروردين 1393

واکسن 4ماهگی پسرم

سلام پسر نازنینم بازم نوبت واکسن شد اول باید 4ماهگیت رو تبریک بگم عزیزم ایندفه بابایی شما رو برد برای واکسن/من که طاقت گری هاتو نداشتم رفتم بیرون و2دقیقه بعد شما اومدی با چهره گرفته دلم برات کباب شد از خانم فاطمه زهرا خواستم که حالت خوب بشه واذیت نشی که شکر خدا به خوبی گذشت اینم جای واکسنت واینم شما بعداز زدن واکسن دوستت دارم فرشته کوچکم ...
3 فروردين 1393

بعد از چند روز تاخیر

سلام گل پسر مامان چند روزی بود به وبلاگت سر نزده بودم چون نزدیک به عید نوروز هستیم وبنده در حال خانه تکانی البته مامان چند روزی هم بود سرما خورده بود ونگران بودم که شما سرما نخوری الحمدلله که این اتفاق نیفتاد ومن بهتر شدم واما....            وای وای ای پسر ناناز...چه موهای فشن وآشفته ای برای همین مامان تصمیم گرفت موهاتو در 3ماه و20روزگیت کوتاه کنه واینم بعد از اصلاح.... به به چه خوشکل شدی امروز واولین شیء که گرفتی با اراده خودت این خرس طبال بود اینم شما وپسر خاله های مامان میکاییل ومسلم واینجا هم...
20 اسفند 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سجادمامان می باشد