سجادمامان

سلاااااااااااام نفس مامان...   روزگیت مبارک عزیزم گل پسملی ایشالا 100ساله شی نه 120ساله شی نه 120سال کمه همیشه زنده باشی گلم این مدت خیلی کارا یاد گرفتی مثل: با این دقت داری تلویزیون شبکه پویا نگاه میکنی واز انگشت خوردن لذت میبری. کار دیگه ای که میکنی اینه که هر کس میاد بوست کنه سریع موهاشو میگیری وبه هیچ وجه ول نمیکنی تا اشک طرفو در بیاری.اینجا هم دایی علی قربانی بود. واینم چند ژست خوشکل از پسر نازم راستی عزیزم دیشب رفتیم آتلیه و از شما بالباس بره که برات خریده بودم عکس گرفتیم خیلی ناناز شدی تا یه هفته دیگه عکسات حاضره قربونت ب...

پسملی چند روزه هوا گرم شده وپشه ها دوباره زیاد شدن شب که میخوابیدیم پشه ها میومدن سراغت وتا صبح صورت نازتو میخوردن وما تصمیم گرفتیم شما رو بذاریم توی پشه بند این کارو کردم ولی بازم پشه از لای سوراخای پشه بند اومده بود تو و تو رو خورده بود. امروز با این صحنه روبرو شدم و فهمیدم تو خودت پشه ها رو راه میدی جل الخالق چه کارایی میکنی قربونت برم من که اینقدر فعالی اینجا هم از خواب بیدار شدی وبا تعجب به پشه بند نگاه میکردی   زندگی بی تو محاله عزیزم... ...

سلام چو بوی گل.....                     کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم .....                  امادیشب یهویی عشقمون کشید بریم برات لباس وعروسک بخریم واینم یه عروسک دستی که خیلی ازش خوشت اومده قربونت برم   اینجا هم اومدم ازت عکس بگیرم که متعجب زل زدی به دوربین فکر کنم از فلاشش ترسیده بودی ...

  امروز 5شنبه 24 بهمن . واااااااااااااای مامانی چه روز خوبیه امروز شما سه ماهه شدی کم کم داری واسه خودت مردی میشیا!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ماشالا هزار ماشالا روز از زاد روز عسلم گذشته   سه ماهگیت مبارک گل پسملی واینم هدایایی که من وبابایی برات گرفتیم فعلا که ازشون خوشت اومده و خیلی ذوق میکنی فدات بشم واینم از خوردن دندان گیر که حسابی دوست داری ...

سلام قند عسلم ... دیشب شما روبردیم عروسی تالار گل نرگس ما از فامیلای عروس بودیم عروس وداماد هردو پزشک بودن خانم دکتر موسی بیکی واقای دکتر صفایی. گل پسر من هم که همش توی بغل من بود وخواب وقتی بیدار میشدی با تعجب به اطراف نگاه میکردی فدای تو بشم مامان

پسرکم امروز با این کارت کلی منو خندوندی ازخواب بیدار شدی بعدم پتو رو با دستای کوچولوت گرفتی وکشیدی روسرت      بعد که اومدم پتو رو کنار زدم کلی خندیدی قربونت برم   ...

سلام خوکشلم امروز 57روز از تولد گل پسرم میگذره شما نی نی کوچولوی من عادت کردین که مامان وبابا شما رو همش بغل کنن ولی مامان خیلی کمرش درد میگیره برای همین رفتیم برات کالسکه خریدیم والان میذارمت توی کالسکه ودور اتاق میچرخونمت فکر کنم خوشت نیومده ببین چه اخمی کردی   ...