سجادعزیزدل مامان وباباسجادعزیزدل مامان وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

سجادمامان

واکسن دوماهگی

1392/10/24 23:30
نویسنده : مامان سجاد
278 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامان دوماهگیت مبارک

وای بالا خره روز واکسنت فرا رسید امروز صبح هوا خیلی مه الود بود حتی یک متری هم نمیدیدی ساعت 9 رفتیم دنبال مامان نجمه ورفتیم مرکز بهداشت اول قدو وزنت رو گرفتن5کیلو و800گرم وزنت و 55 س قدت ماشالا هزار ماشالا قلب

بعد بردیمت اتاق بغلی برای واکسنت من از سالن رفتم بیرون چون طاقت نداشتم گریه هاتو ببینم مامای با بابا بردنت که یه لحظه صدای جیغت رو شنیدم دویدم بالای سرت که دیدم تو بغل بابا هستی وزود خواب رفتی الهی دورت بگردم توی دوتا پای نانزوکوچولوت زد هر 4ساعت 1بار بهت استامینفون میدم تا خدای ناکرده تب نکنی شکر خدا خیلی اروم هستی وبه خاطر این قطره همش لالایی الان ساعت 11:20دقیقه شبه ایشالا تاصبح راحت بخوابی واذیت نشی گل پسملم

niniweblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

پروانه
25 دی 92 11:59
سلام ممنون از نظر محبت آمیزتان در وب دخترم پارمیدا، قدم شاه پسرتان مبارک خدا حفظش کند نوزاد بسیار دوست داشتنی است حتما برایش اسفند دود کنید.
مامان سجاد
پاسخ
مرسی پروانه جووووووووووووووووووووون ممنون که اومدی
فاطمه (مامان محمدسجاد)
28 دی 92 22:56
سلام مامان آقا سجاد. ببخشید که دیر اومدم ولی خیلی به یادتون بودم این مدت. آخی عزیزم. دستای کوچولوشو. خاله (که من باشم ) فداااش. من برای واکسن دوماهگی پسرمو تنهایی بردم. البته مجبور شدم وگرنه اصلا طاقت دیدن گریه شو نداشتم چه برسه به این که بخوام پاشو بگیرم برای واکسن زدن. راستی یه خصوصی
مامان سجاد
پاسخ
مرسی خاله جووووووووووووووووووووووون که دوباره اومدی زود زود بیاپیشمون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سجادمامان می باشد