مهارت های جدید

مهارتهایی که سجادم تا به امروز که یک سال و هشت ماه وهجده روز دارد انجام میده :

بدو بیا دنبالم...

1.موتور سواری(دید دید)

از هجده ماهگی تا به امروز هر موقع بابابیی با موتور بیرون میره شما هم میخوای باهاش بری وهر موقع میخواهیم بریم بیرون میگی بریم دید وخیلی هم لذت میبری جلوی موتور میشینی بوق میزنی و...

2.پارک رفتن

چند وقت پیش ما تصمیم گرفتیم که شما رو ببریم پارک بابایی برای اولین بار تورو سوار سرسره کرد وموقعی که سر میخوردی بابا میگفت غیییییز.خیلی به وجد اومده بودی از اینکه یه عالمه بچه اونجا بود ذوق زده شده بودی خلاصه از اون شب به بعد هر شب به بابا میگی بریم پات وغیز ماهم که عاشق تو هستیم سعی میکنیم هفته ای دوسه بار بریم پات

3.شعر خواندن

یه روز که  برات شعرمی خوندم وشما داشتی دست میزدی بعد دیدم تو شروع کردی به خوندن ......ادابا    ادادا    ادابه  وهمینطور میخوندی و دست میزدی با یه آهنگ خاصیتازه هروقت میریم خونه مامانی تو هر کی رو میبینی براش میخونی اگه مامانی رو ببینی:ماماییه مایییه مامایی مامایی ماماییه

اگه خاله رو ببینی :قاییه قاییه قایی قایی قاییه

اگه نی نی رو ببینی: نی نییه نی نییه ......

وهمینطور ادامه داره

4.قایم موشک

میری لبه فرش میشینی وهر چی گیرت بیاد زیر فرش قایم میکنی و میگی نیس دوباره فرشو میزنی بالا ومیگی اینن. وبازی قایم موشک با ما رو خیلی دوست داری

5.حس مالکیت

بلااستثنا هر جا دوچرخه و ماشین واسباب بازی ببینی فوری میگی چخ منه...مایین منه...این یه چرخه روهم خیلی دوست داری تا حالا این چهارمیش بوده که بابا برات خریده هر جا میریم باید اینو هم ببری

6.شطرنج باز حرفه ای

یه روز بابایی از مسابقه شطرنج اومدخونه وتو همه مهره ها رو پهن کردی دور خودت وبعد....

7.بخوااااب

موقعی که شیر میخوای با صدای بلند به من میگی بخواااااااااااااااااااااااااااااااب وبعد میری یه بالش میاری تا من بخوابم وبهت شیر بدم

8. آب بازی

هرجا ببینی آب باشه میخوای بدویی وآب بازی کنی ولی هر وقت میبریمت حموم از اول تا آخر داری گریه میکنی وما مجبوریم 5 دقیقه ای بیایم بیرون تازه اصلا آب به صورتت نمیرسه