18 ماهگی سجادم
سجاد جان
28 اردیبهشت با بابایی رفتیم که آخرین واکسنت رو بزنیم من خیلی نگران بودم چون همه میگفتن این واکسن خیلی درد داره وچون توی هر دوتا پا زده میشه بچه نمیتونه راه بره خلاصه به خدا توکل کردیم ورفتیم خانه بهداشت وقتی مسئول بهداشت قد ووزنت رو اندازه گرفت گفت که پسرتون اصلا رشد خوبی نداشته ودچار کندی رشد شده وباید بیشتر بهش برسید من به نظر خودم رشدت خوب بود چون بیشتر از قبل غذا میخوردی ولی چون خیلی جنب وجوش داشتی خیلی رشد نکرده بودی.بعد بابایی بردت برای واکسن خیلی گریه کردی تا بعداز ظهر همش ناله میکردی وخوب نمیتونستی راه بری تا اینکه بابایی اومد خونه وتورو راه انداخت وکلی باهات بازی کرد وتو یادت رفت که درد داشتی شبش هم باهم رفتیم پارک ووقتی برگشتیم حسابی خسته بودی وخواب رفتی تا دو روز تب خفیف داشتی خدا رو شکر خیلی زود خوب شدی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی