قصه گویی وشیرین زبونی
سجاد جونم
هر موقع میخوای که بخوابی مارو مجبور میکنی که برات قصه بگیم ومنو بابایی تاحالا نزدیک 100بار قصه شنگول ومنگول وقصه کدو قل قل زن رو برات گفتیم چون تو فقط این دوتا قصه رو از ما میخوای برای همین کامل دیگه یاد گرفتی و بعضی وقتا برای عروسکات قصه میگی عین چیزایی که مابرات گفتیم.
عاشق خریدن کتاب قصه ای هرجا که میبینی باید برات بخریم اگرم توی فروشگاه برات بر نداریم خودت میری سراغ قفسه کتاب و چند تا کتاب برمیداری تا حالا حدود10تا کتاب داری وبعد به من میگی برام بخونش .
قررررربووووووونت بره مامانت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی